محلهی ما سه تا آهو دارد. حتما قبلا تعدادشان بیشتر بوده. اینقدر توی شهر ما درخت بریدند و شهروندان متمدن، جنگلها را مثل موریانه بلعیدند که تعدادشان کم شد. امروز که پیچیدم توی خیابان، جسد یکیشان را دیدم که افتاده بود روی پیادهرو. حالا شدند دو تا آهو. ماشین زده بود بهش. زبانش افتاده بود بود بیرون و یک نقش مبهم قرمز از زیر سرش پخش شده بود روی آسفالت سیاه. چشمهایش باز بود و هنوز داشت تماشا میکرد. لابد اینقدر با سرعت و عجله مرده بود که حتی فرصت نکرده بود چشمهایش را ببندد. تمام هیکلش شده بود پارتی مگسها. آهوی بینوا. این سه تا آهو مایهی نشاط خانهی ما بودند. هر از چند گاهی سر و کلهشان توی حیاط خانهمان پیدا میشد. مخصوصا زمستانها که غذا گیر نمیآورند. میآیند و برگهای زمخت آزالیاها را میخوردند. گاهی وقتها هم علف میمونهایی را که کاشتهام هرس میکنند. ما هم کاری به کارشان نداریم. به هر حال مهمان حبیب خداست و این برنامهها.
پارسال پسرک میخواست برایشان اسم بگذارد. از همان اسمهای عجیب و غریبی که به درد جک و جانورها نمیخورد. اسم گربهی ولگرد آپارتمان قبلی را گذاشته بود جعفر. ژن معیوب این طور اسم گذاشتنها را از خودم گرفته. بچه که بودم اسم تمام ماهیهای نوروز را میگذاشتم “محمدرضا” و صدایشان میکردم مَمرضا. حالا پسرک میخواست برای آهوها اسم بگذارد. لابد مثلا جاسم و قاسم و عبود. اما نگذاشتم کار به آنجا بکشد. منصرفش کردم. من از یک جایی به بعد توی زندگیام فهمیدهام که اسم گذاشتن روی هر چیزی، به آن بار و معنی و وزن و ارزش بیشتر میدهد. گربهی علاف سر کوچهمان تا وقتی که اسم نداشت، بود و نبودش فرقی نداشت. تا یک جایی که اسمش شد جعفر. دو بار صدایش کردیم جعفر. توی دهن خوب میچرخید. از حالت نکره تبدیل شد به معرفه. عزیز شد. با وجود دک و پوز زخمی و چشمهای تراخمیام. جعفرمان بود دیگر. دوستش داشتیم.
حالا فکر کن برای این آهوی بینوا اسم میگذاشتیم. مثلا عبود. دادن خبر مردن یک آهوی نکره به مراتب آسانتر از دادن خبر مردن عبود است. مثل آدمها. تحمل اندوه رفتن معرفههایشان خیلی سهمگینتر از اندوه مردن نکرههاست. اسم به همه چیز وزن میدهد. کاش هیچ چیزی توی این دنیا اسم نداشت. همه ستارههایی مجهول توی آسمان تاریک بودند تا هر وقت دلشان میخواست دیگر نتابند، در همان بینامی و گمنامی خاموش شوند.
این عکس را چند ماه پیش گرفتم. یکی از همان سه نفر است. نمیدانم کدامشان. جاسم. قاسم. عبود.