سوال اینجاست که ماهیهای قرمز عید درکی از تنهایی یا زندگی اجتماعی دارند؟ وقتی دو ماهی عید چند ماه با هم توی یک تُنگ فزرتی زندگی کردهاند (تو بخوان اسارت کشیدهاند)، به هم دلبسته میشوند؟ بعد وقتی یکیشان سرِ شب دار فانی را وداع گفت، آن بازمانده چه حالی دارد؟ پریشان است؟
واقعا ماهیها فقط هشت ثانیه حافظهی ماندگار دارند و بعد از آن مغزشان ریسِت میشود؟ لابد آن بازمانده تمام شب دور جسد پارتنرش چرخیده. هر هشت ثانیه یک بار خبر مرگ او را درک کرده. هشت ثانیه شیون کرده. بعد یادش رفته که چه اتفاقی افتاده. دوباره شوکه شده و شیون کرده. بد به حال ماهیها.