یک گدای متمایل به دیوانه، چند هفته است که پاتوقش را آورده جلوی ساختمان شرکتمان. قیافهاش یک طوری است که مثلا عابدزاده را پیوند زده باشند با جواد ظریف. جوری که انگار هر دونفرشان همزمان ایستادهاند جلوی آدم. از تکتک سلولهای بدنش بوی اوره فوران میکند. همیشه یک هدفون چرکمال روی گوشش است و آهنگ گوش میدهد و درجا قر شدید میریزد و سرش را مثل خروس عقب و جلو میبرد. یک مقوا هم گذاشته جلویش و نوشته من خوشحالم. اما اگر یک دلار بهم بدهید، خوشحالتر هم میشوم. خیلی معصومانه. قشنگی داستان این است که در شلوغترین پیادهروی شهرمان میایستد. آنهم ساعت هفت صبح که همهی آدمهای شهر در حال دویدن به سمت محل کارشان هستند. اما جواد عابدزاده، بیخیال هد میزند. درست مثل یک سنگ بزرگ که قرص و محکم وسط یک رودخانهی خروشان ایستاده باشد. خیلی سورآل است.
شرکت اپل چند سال پیش یک برنامهی تبلیغاتی گذاشته بود توی شهرمان برای کسانی که آیپاد داشتند. بهشان یک آهنگ مجانی از ریانا داد و همه را جمع کرد توی پارک. بعد همه هدفون گذاشتند و در یک زمان آهنگ را پخش کردند. اپل هم یک پوستر بزرگ زده بود آنجا و نوشته بود که طوری برقصید که انگار کسی شما را نمیبیند. از کنار پارک که رد میشدی، هزار نفر آدم را میدیدی که دارند به قصد کشت میرقصند اما بدون اینکه صدای آهنگ شنیده شود. آن هم خیلی سورآل بود.
اما سورآلترین بخش ماجرا این بود که امروز رفتم پائین تا یک دلار بدهم به جواد و خوشحالترش کنم. یک دلار برای من پولی نیست. من صبحها با سرعت میروم سرکار تا همین یک دلاریها را پارو کنم و مثل جواد بوی اوره نگیرم. اسکناس را گذاشتم روی مقوا. بعد یکهو دیدم که سیم هدفون را گره زده به حلقهی کمربندش. بدون اینکه اصلا به جایی وصل باشد و موسیقی پخش شود. یعنی جواد همینطور خودجوش داشت میرقصید و خوشحال بود. واقعا خیلی سورآل. حالا از صبح دارم به این فکر میکنم که یک رگه دیوانگی لازمهی خوشحالی است. وگرنه آدم با صحت عقل خیلی نمیتواند خوشحالی کند. حتی به ضرب و زور آهنگ و چهل درصد الکل و پارو کردن همهی یک دلاریهای جهان. یک رگه دیوانگی خیلی به کار میآید و فکر کنم که همه این رگه را دارند. فقط قایم شده و آدم باید پیدایش کند. شاید هم امروز عصر بروم پیش جواد عابدزاده و در ازای یک ساندویچ مرغ راضیاش کنم تا راز موفقیتش را بهم بگوید. اگر فهمیدم به شما هم میگویم. گو اینکه اگر رمز خوشحالی را بفهمم، کرکرهی اینجا را میکشم پائین.