فیلم delicacy یک دیالوگ مقبولی دارد که برای دوست داشتن کل فیلم کفایت میکند. یک جایی از فیلم یکی به یکی دیگر میگوید که الکل زندگی را آسانتر میکند. بعد آن یکی جواب میدهد که نه! الکل زندگی را آسانتر نشان میدهد. بعد هر دو نفرشان سر همین موضوع توافق میکنند. توی دلم این دیالوگ را تعمیم دادم به همهی خوشیها. زندگی مقولهی سختی است. هیچ چیزی هم آن را آسان نمیکند. فقط یک چیزهایی لای این سختیها وجود دارد که رسالتشان این است تا حواس آدم را پرت کنند و زندگی را آسان نشان دهند. الکل. ماچ. قرص نعناع. خواب. چمن. کلهپاچه. نون زیر کباب. خلاصه اینکه زندگی مثل عمل قلب باز میماند. اگر داروی بیهوشی نباشد، آدم عطای آن را باید ببخشد به لقای آن. پس به سلامتی دکترهای بیهوشی و ساقیها و کلهپزها و صاحب هر چی لب سرخ است.
پینوشت کنم که عکس مربوط به یک بعداز ظهری است که زندگی خودش را آسان نشان میداد. دستش درد نکند.