سالها قبل که هنوز من پا به این جهان نگذاشته بودم، مجلهی پلیبوی مصاحبهای کرد با استنلی کوبریک. یک جایی وسطهای مصاحبهاش گفت: «وحشتناکترین واقعیتِ جهان خصومتآمیزیاش نیست، بیتفاوتیاش است». این جمله را برای من گفته است. یک طوری خواسته پیش از آمدنم، گوشی را بدهد به دستم که اخوی، حمله گرگ به گله به اندازه بیتفاوتی گوسفندها و حواله دادن اتفاقات به دنبلانشان ترسناک نیست. که خب، من هیچ رقمه در طول عمر شریفم حاضر نشدم از پشت سپر بیتفاوتیام بزنم بیرون. هر شب بیتفاوت به رختخواب میروم و فردا بیتفاوتتر از رختخواب میزنم بیرون و به اندازهی سهم خودم جهان را به جای هراسانگیزتری تبدیل میکنم. به همین زیبایی و دلانگیزی.
کره زمین بعنوان تنها مکان زیست برای انسان همواره شاهد از بین رفتن وانقراض گونه های جانوری و گیاهی بوده است. حال نوبت انسان است . انسان نیز بعنوان گونه ای جانوری در حال انقراض است . این انقراض نیز بدست خود انسان شروع شده و تا پایان زیستن انسان نیز ادامه خواهد یافت . پروسه انقراض انسان از مرز بازگشت گذشته است و دیگر کاری برای آن نمیتوان انجام داد.
دلایل انقراض:
ارتش و نیروهایی نظامی
درجهان حاضر مفدار انرژی و منابعی که برای گسترش و نگهداری از این بخش از جامعه جهانی مصرف میگردد به حدی زیاد است که از توان جهان خارج است . این بخش از جامعه جهانی همچون غده ای سرطانی است که به حدی از رشد رسیده است که هیچ درمانی ندارد و روزی موجب مرگ جامعه انسانی میگردد. سیاستمداران یا دانشمندان و یا انسانهای اندیشمند در جهان یا این مسئله را نمیدانند ویا خود را به کری و کوری زده و در باره آن صحبت نمی کنند .
برتولت برشت می گوید ، کسی که حقیقت را نمیداند ، نادان است ولی کسی که میداند و آن را انکار میکند ، خیانتکار است .
نابرابری های اقتصادی
نابرابری های اقتصادی چه در داخل کشورها و یا بین کشورهای جهان هر روز گسترش بیشتری یافته و عمیق تر میشود . این نابرابری ها به آن حد رسیده است که دیگر برای انسانها ی فقیر در همه جا غیر قابل تحمل گشته است و به جایی رسیده که انسانهای ندار برای بدست آوردن نان حاضرند جان بدهند.
اندیشمندان و اقتصاد دانان در جهان فقط به این مورد اشاره میکنند ولی هیچ کدام راه حلی ارائه نمیدهند و حد اکثر از دارا ها میخواهند که انصاف داشته باشند و به فقرا کمک کنند . زهی خیال باطل ؛ اگر دارا ها انصاف داشتند که دارا نمی شدند.
از آسمان زر نباریده بر سرش یا خودش دزد بوده یا پدرش
کانون های بحران سیاسی ونظامی
اسرائیل – تا چند سال دیگر میتوان به این حالت نه جنگ و نه صلح ادامه داد . ایا این مسئله به غیر از حذف یکی از طرفین (اسرائیل یا فلسطین ) از روی کره زمین راه حلی دارد؟
کشمیر – تا چند سال دیگر میتوان به این حالت پر تنش بین هندوستان و پاکستان بر سر کشمیر ادامه داد. آیا این مسئله نیز راه حلی بغیر از یک طرفه شدن دارد؟
عراق ، افغانستان ، سوریه – ایا جنگ در این سرزمین ها راه حلی دارد؟ یا فقط با ازبین رفتن این کشورها و جذف آنها از روی کره زمین مثئله حل می شود .
آفریقا – جنگها و درگیری ها در این قاره که بیشتر آنها به این دلیل است که مرزها ی کشورهای منطقه توسط اروپائیان استعمار گر بدون توجه به مرزها ی موجود بین قبایل تعیین گردیده است .
این موارد عمده بود ولی صد ها مورد دیگر نیز در این زمینه وجود دارد.
اقلیت ها در کشور ها
سیاهان و رنگین پوستان در آمریکا – ظلم بر اقلیت های سیاه و رنگین پوستان دیگر نیازی به توضیح ندارد . آیا این مورد نیز راه حلی بجز حذف رنگین پوستان (همانند آنچه بر سر سرخپوستان آوردند) راه حل دیگری دارد . آیا فقط با این که از پلیس بخواهیم که مهربانانه تر سیاهان را بکشند میتوان این مسئله را حل کرد .
اقلیت چینی در فیلیپین – اقلیت چینی در فیلیپین که اقتصاد کشور را در دست دارند و با مردم محلی همچون برده عمل می کنند تا چند سال دیگر میتواند ادامه یابد.
صدها مورد دیگر نیز در جهان وجود دارد .
تکنولوژی
هدف تکنولوژی حذف انسان از پروسه تولیو و توزیع می باشد .
تکنولوژی به این هدف خود بسیار نزدیک شده است . با حذف انسان از پروسه تولید و وتوزیع ، جهان با انسانهایی روبرو شده است که وجودشان بر روی زمین اضافه است . و دیگرنیازی به وجود انها نیست .
اگر با دقت به موارد با لا نگاه کنیم می بینیم که دنیا در حال حاظر دارای هیچ نظمی نست و شرایط موجود هیچ گاه پایدار نبوده و نیست .
نظم جهان در حال حاضر فقط و فقط بزور سرنیزه و در ظاهر آرام بنظر میرسد که در داخل درحال غلیان است و همچون آتش فشان منفجر خواهد شد . چه ما دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم.
آدمی در عالم خاکی نمی آید بدست عالمی دیگر بباید ساخت ، وز نو آدمی
حافظ