من بعد از هزار سال مهاجرت، هنوز موقع انگلیسی نوشتن، علامت سوالهایم را برعکس و فارسیطور و رو به راست مینویسم. دست خودم هم نیست. امروز رئیسم بالاخره نتواست جلوی خودش را بگیرد. بهم گفت: «تو مشکلت چیه؟ چرا موقع سوال پرسیدن، پشتت رو میکنی؟». خب راست میگفت.
حرف زدنم هم همینطور است. فارسی فکر میکنم و برای بیان این فکرها، از کلمات انگلیسی استفاده میکنم. ترکیب چرندی و نامفهومی است. به هر حال بتنِ فونداسیون وجودم کاملا خشک و محکم شده بود که مهاجرت کردم. عوض کردنش شدنی نیست. کلا من از راست به چپ فکر میکنم و حرف میزنم و مینویسم.
عکس هم خیلی مربوط است به مهاجرت. مربوط به امروز. هجدهم دسامبر. روز جهانی مهاجرت. امیدوارم بالاخره یک روزی بیاید که این روز از تقویمها حذف بشود و همه با رضایت توی لانهی خودشان زندگی کنند. حتی حواصیلها.