فردا سال جدید شروع میشود. تبریک سال جدید گفتنی نیست. باید به آن عمل کرد. با ماچ و بوس و لیس و بغل و غیره. از فرق سر تا هر جایی که خودتان صلاح میدانید. این کارها را حتما جلوی بچههایتان انجام بدهید (به غیر از بخشِ غیره) تا آموزش ببینند. همانطور که فحش و خشونت را به خوبی یادشان میدهیم. پس جلوی آنها ببوسید و بغل کنید تا اِبراز دوست داشتن را یاد بگیرند. شکر و کالباس و سوسیس کم بخورید. به غریبهها لبخند بزنید و از لبخندِ غریبهها نرمید. متاسفانه کلیشهایترین حرفها هنوز تنها نسخهی خرسندی و شادی است: خوبی کنیم به همدیگر. یادی هم کنیم از مرحوم حسین منزوی که میگفت پنجاه سال دیگر کسی خودمان را به یاد نمیآورد و فقط شعرهایمان است که در خاطر میماند. حرف حسین آقا را تعمیم بدهیم به اینکه فقط خوبی و لبخند است که از ما به یاد میماند. مثل من که هنوز آن دختر زیبایی را که بیست و هفت سال پیش در ترمینال جنوب به من لبخند زد، در خاطر دارم. چهرهی او و راننده لوانتور و بلیتفروش فراموشم شده اما لبخند دختر مثل روز اول جلوی چشمم است. بابت همین هم از او به عنوان دختر زیبا یاد میکنم. پس من امسال را قبل از اینکه کسی اسمی روی آن بگذارد، سال لبخند و بوس و لیس و بغل نامگذاری میکنم. هر کس اسم امسال را عوض کند، از ما نیست. سال نو مبارک. بوس به روی ماه تکتک شما. بغل سفت و محکم. امیدوارم همینها را شما به نفر کناری منتقل کنید. 🥂
سال نو شما هم مبارک
ممنون که مینویسید امیدوارم که در سال جدید بیشتر بنویسید